1
نسیم در پرچین قدیمی
سنگر گرفته
و آفتاب
در تپش حقارت باری
زیج نشسته
بازیگرانِ
سبزپوش
در خیمه عطوفت باغ
همچون خطوط
ترانه ای مبهم
جاری هستند.
2
شعری زیب از خانم مینا دستغیب
سنگ می بارد
چراغ کوچک
سرش را می دزدد
تکیه بر دیوار
کوچه، سکوت را
می کشد
شیراز
دو قدم بیشتر نیست
از خانه ، تا خواب حافظیه
از حافظیه تا خانه ، تا سماع
اما ، در این دو قدم ، انگار
جغرافیای شعر جهان را
با سایه ات قدم زده ای
انگار دیوان شعر خدا را
در خود ، ورق زده ای یکجا
:: موضوعات مرتبط:
اشعار شاعران ,
,
:: برچسبها:
مینا دست غیب ,
,